تنوع نقوش و تزیینات آجرکاری
مفهوم بصری تکرار در تزیینات هندسی آجر سفالی امری بنیادی و اساسی به شمار میرود، احتمال اینکه تکرار تزیینات با الگوهای اولیه اندک، منجر به یکنواختی بشود و نیز عدم استفاده از رنگ در تزیینات، توجه به طراحی انواع مختلف طرحهای هندسی در یک بنا را ضروری نموده است، تنوع، عاملی برای تحرک و پویایی و ایجاد ضرباهنگهای متغیر در بخشهای مختلف سطوح یک بنا بوده و جاذبه و گیرایی آهنگین و خوشایند در ساختار معماری به وجود آورده است. انسجام و وحدت بافتهای متعدد هندسی اغلب وابسته به سبک و الگوی اولیهای است که متأثر از یک گروه اصلی مانع پراکندگی و آشفتگی آنها میشود.
تنوع و تعدد نقوش ابعادی از تجلی حقیقت الهی در قالب یکی از اسماء الهی است و آن حقیقت، یا آن اسم، مدلی برای آن است
خلق آثار معماری با مفاهیم الهی
این انگیزه درونی در نظر هنرمند مسلمان رابطهای مصداقی از مفهوم بنیادی «وحدت در کثرت» دارد که نمان بصری توحید در اسلام به شمار میرود. هر اسم نمونهای است ازآنچه در عالم بالا موجود است و در این جهان در قالب محدودیتهای ابعادی آن شکلی خاص گرفته است.
نظم تزیینات معماری اسلامی
شاخصه نظم از مفاهیم بنیادین و ساختاری در ساماندهی تزیینات هندسی آجرکاریها به شمار میرود. مبنا و اساس ساختار تزیینات به علوم ریاضیات و هندسه وابسته است و مهارت و آشنایی هنرمندان از این علوم درنهایت بهصورت اشکال دقیق هندسی جلوه یافته است. نظم طرحها بهواسطه تبعیت از تکرار الگوها در ساختار هندسی دایره استوار گردیده است، دایره به جهت شکل کامل خود امکان ایجاد تقسیمات و تناسبات دقیق را به وجود آورده و عنصر وحدتبخش در انسجام و آفرینش تزیینات محسوب میشود.
نظم و ضرباهنگ نقوش هندسی الهامی از طبیعت و تجلی نظام معنوی جهان است که در دستان هنرمند مسلمان ابزاری برای بیان نظام تکوینی و مصداقی از روابط دقیق و نظم موجود در کائنات بوده و الگویی وحدتبخش و یکپارچه را به وجود آورده است، ترتیب روح آدمی در وادی نظم و قضایی آکنده از توازن و وحدت از همه اضطرابها و وسوسههای افسارگسیخته دنیا رهاشده و به آرامش و ایمان میرسد
تناسب و هماهنگی آجر سفالی در آجر کاری
تناسب از مهمترین جلوههای زیبایی تزیینات هندسی آجر سفالی به شمار میرود. توجه به تناسب ابعاد و نوع طرح و میزان حجم و برجستگی تزیینات آجر سفالی با موقعیت قرارگیری در مکان و
به این فضا و وسعت نقوش رابطهای دوسویه دارد. هر سبک و طرحی با ویژگی مستقل و خاص خود با نقش و شکل مجاور خویش و موقعیت قرارگیریاش در آن یکپارچه و هماهنگ است، میزان تکرار هر نقشی آور وسعت سطح بافت گسترشیافته با اندازه نقوش ازآنجا اهمیت دارد بهاندازه نقشها با اندازه سطح و موقعیت آن همنشین و متناسب است و درنتیجه رابطهای آهنگین و منسجم را در ساختار بناها به موجود میآورد. اگر اندازه نقوش و میزان تکرار آنها با سطح موردنظر متناسب نداشته باشد.
بهطوریکه نقشی بزرگ در موقعیت کوچک با مجموعهای از نقوش لیزر در سطحی بزرگ قرار گیرد، بافتی یکنواخت را به خود گرفته و میزان گیرایی و ارزش تصویری خود را در رابطه با ناظر از دست خواهد داد. هنرمند هیچگاه طرح و نقش تزیینی را در هراندازهای و وسعت دلخواهی اجرا نکرده است.
تناسب در نقوش مفهومی است که رابطه آن در عدم تناقض شکل و محتوا، ظاهر و باطن و تمامی عناصر سازنده با بنای معماری است و ساختار عینی و محتوی درونی، بیانی هماهنگ و متناسب یافته است. نقوش و تزیینات هندسی آجر سفالی در ساختار خود تناسبی زیباییشناختی را نشان میدهد و در رابطه با مضمون و محتوی جهانبینی اسلامی بیانی واحد و توحیدی یافته است.
ارزش فضای مثبت و منفی
از شاخصهای آشکار تزیینات آجر سفالی اهمیت و ارزش برابر فضاهای مثبت و منفی است که عناصر مهندسی با ویژگی و تأکیدی برابر نمایش داده میشوند. نقوش اصلی با تأکید برابر بهصورت یکپارچه با فضای منفی خود شکل یکپارچه و پیوستهای را به وجود آورده است.
وجود هر عنصر اصلی در نسبت با فضای منفی خود تعریف میشود و بهتناسب باارزش آن وابسته است. در این آثار قضای مثبت و منفی همچون روح و جسم، مکمل هم و حیاتشان نیز لازم و ملزوم یکدیگر است و هرکدام از این فضاها ارزش خاص خود رادارند که اگر این ارزش فضاها رعایت نشود طرح به کمال خود دست نمییابد.