دیوارهای آجری کلیات عضوهای اصلی سازه ای در ساختمان های آجر سفالی یا مصالح بنایی به چهار دسته تقسیم میشوند :
1 ) دیوار
دیوار عضوی سازه ای است که نسبت طول به ضخامت آن باید بیش از شش باشد.
2) پایه
عضوی است که طول آن بین سه تا شش برابر ضخامتش باشد.
3) ستون
عضوی سازهای است که ارتفاع آن باید بیش از سه برابر طول یا عرض آن باشد.
4) ستونک
ستون کوتاهی است که ارتفاع آن باید کمتر از سه برابر طول و یا عرض آن باشد. برای دیوارهای آجر سفالی که باربر هستند باید دو نقش مهم قایل شد یکی اینکه بارهای ثقلی اعم از بارهای مرده و زنده، وزن خودشان را بخوبی تحمل نمایند و دیگر اینکه نیروهای جانبی را نیز تحمل کنند. از این رو آنها را به دو گروه دیوارهای باربر و دیوارهای مهاری تقسیم می کنند.
دیوارهای آجر سفالی باربر که بار منتقل شده از طریق سقف (بار مرده و زنده) و وزن خودشان و نیروهای افقی را تحمل می کنند و دیوارهای مهاری، که فقط وزن خودشان و نیروی جانبی را تحمل می کنند. دیوارهای آجری نسبی عبارت است از نسبت حاصل جمع مساحتهای مقطع افقی دیوارهای موازی با استاندارد ۲۸۰۰ ایران، کمترین مقدار دیوارهای باربر با عنوان دیوار نسبی تعریف شده است.
جهت نیروی زلزله، که برای تحلیل مورد نظر است، به مساحت زیر بنای آن طبقه، طبق این تعریف، دیوارهای آجر سفالی باربر باید حداقل عرضی برابر بیست سانتیمتر داشته باشند، اگر ساختمان آجری دارای زیرزمین و یک طبقه روی آن باشد، حداقل نسبت مربوط به دیوار نسبی برای زیرزمین ۶ درصد و برای طبقه اول ۳ درصد توصیه شده است. اگر ساختمان آجری علاوه بر زیرزمین دارای دو طبقه بر روی آن باشد، حداقل این نسبت برای زیرزمین ۸ درصد، طبقه اول ۶ درصد و برای طبقه دوم ۴ درصد توصیه شده است.
باید توجه داشت که وجود بازشو در دیوارهای باربر باعث کاهش دیوار نسبی ساختمان شده و از این رو کثرت وجود آنها در ساختمان، با اصول مقاوم سازی مغایرت دارد. نحوه توزیع دیوارهای باربر در عملکرد ساختمان در برابر زلزله، بسیار مهم است؛ زیرا سختی جانبی ساختمان آجر سفالی ناشی از دیوارهای باربر است و در نتیجه نحوه توزیع و استقرار دیوارهای باربر در ارتفاع نیز از اهمیت خاصی برخودار است، به نحوی که عضوهایی که وظیفه تحمل بارهای قائم را در طبقات مختلف بسر عهده دارند باید بر روی هم قرار داده شوند تا انتقال بار این عناصر به یکدیگر از طریق عناصر افقی صورت نگیرد.
همچنین عضوهایی که نیروهای افقی ناشی از زلزله را تحمل می کنند باید طوری طراحی شوند که انتقال نیروها به سمت شالوده به طور مستقیم انجام شود و عناصری که با هم کار می کنند، در یک صفحه قائم قرار داده شوند. بدین ترتیب، در ساختمان آجر سفالی باید پلان طبقات از نظر نحوه استقرار دیوارهای آجر سفالی باربر و غیرباربر مشابه همدیگر باشد، زیرا در غیر این صورت، تغییرات ناگهانی سختی در تراز طبقه ای که تغییر ناگهانی ضخامت دیوارها در آن صورت گرفته است، باعث تمرکز تنش و خرابی خواهد شد.
حداکثر ارتفاع دیوار باربر محدود به ۴ متر است و در صورت تجاوز ارتفاع دیوار از این حد، باید یک کلاف اضافی در داخل دیوار و در ارتفاع حداکثر ۴ متر از روی کلاف افقی زیرین تعبیه گردد. به این ترتیب، ارتفاع دیوار را می توان تا ۶ متر افزایش داد. در دیوارهای باربر علاوه بر تحمل نیروهای افقی درون صفحه ای، نیروهای برون صفحه ای را نیز باید تحمل کنند. این نیروها باعث خمش درون صفحه ای در دیوارها شده و هر چه طول دیوار زیاد باشد، تنشهای ایجاد شده از طریق این خمش بیشتر می شود.
بدین منظور برای محدود کردن طول دیوارها، وجود عناصر مهاری (دیوارهای مهاری یا پشت بندها) در ساختمان آجر سفالی ضرورت پیدا می کند. این دیوارها نیز باید حداقل ضخامت لازم را دارا باشند. حداکثر طول مجاز دیوار باربر بین دو پشت بند ۳۰ برابر ضخامت آن است، مشروط بر آنکه از ۸ متر تجاوز نکند.
مقصود از پشت بند، دیواری است که در امتداد دیگر، با دیوار باربر تلاقی مینماید. دیواری به عنوان پشت بند تلقی می شود، که ضخامت آن حداقل ۲۰ سانتیمتر و طول آن با احتساب ضخامت دیوار باربر حداقل برابر ۱۱۶ بزرگترین دهانه طرفین پشت بند باشد. چون این دیوارها نیروی زلزله را نیز تحمل می کنند در نتیجه تقارن و استقرار آنها در پلان، در عملکرد ساختمان به هنگام وقوع زلزله بسیار مؤثر است.
دسته دیگر از دیوارها، دیوارهای غیرسازه ای هستند که به دو صورت در ساختمان آجر سفالی اجرا می شوند، یکی بصورت دیوارهای جدا کننده و دیگری بصورت دیوارهای مثلثی در شیروانیها. دیوارهای جدا کننده همان طور که از نامشان مشخص است فقط نقش تقسیم بندی فضای داخل ساختمان را بر عهده دارند و هیچگونه باربری از آنها انتظار نمی رود؛ اما سختی جانبی ساختمان از این دیوارها نیز متأثر است و در نتیجه مشابه دیوارهای باربر، توزیع آنها در پلان و ارتفاع، اهمیت زیادی دارد.
برای اینکه این دیوارها بتوانند نقش مؤثری در افزایش سختی و مقاومت جانبی ساختمان داشته باشند و هم چنین هنگام وقوع زلزله، براحتی خرد نشده و نریزند، باید شرایط زیر را دارا باشند.
۱) حداکثر طول مجاز دیوارهای غیرباربر (تیغه ها) بین دو پشت بند نباید از ۴۰ برابر ضخامت دیوار غیر باربر (تیغه) و یا ۶ متر، هر کدام کمتر باشد، تجاوز کند. مثلا اگر ضخامت چنین دیواری ۱۰ سانتیمتر است، حداکثر طول مجاز آن ۴ متر خواهد بود. حداکثر ارتفاع مجاز دیوارهای آجر سفالی غیرباربر و تیغه ها از تراز کف مجاور ۳ / ۵ متر است، که در صورت تجاوز از این حد با تعبیه کلاف های افقی و قائم باید دیوار را تقویت کرد.
۲) در صورتی که تیغه ها تا زیر سقف ادامه نیابند، باید با کلاف فولادی، بتن مسلح و یا چوبی که به سازه ساختمان و یا کلاف های احاطه کننده تیغه متصل می باشند، محصور شوند.
۳) لبه قائم تیغه ها نباید آزاد باشد در غیر این صورت می توان با یک ستونک از نوع ناودانی نمره ۶ یا معادل آن از بتن و یا چوب، تیغه مورد نظر را مهار نمود.
۴) این دیوارهای آجر سفالی معمولا از آجر سفالی، عناصر سفالی توخالی یا سیمانی کم وزن ساخته میشوند و ضخامت آنها کمتر از ۲۰۰ میلی متر است (معمولا ۱۰۰ میلی متر).