مقدمه ای بر آجر نبشته های شاه چراغ
این مقاله به بررسی سه آجر سفال نبشته از هوتلودوش اینشوشیک پادشاه ایلامی میانه (حدود ۱۱۲۰ تا ۱۱۰۰ پ.م) اختصاص دارد که در حال حاضر در موزهی آستان شاهچراغ شیراز قرار دارد.
این سه قطعه آجر نبشته مشابه آجر سفال نبشته هایی هستند که در میان فارس، آنشان باستانی یافت شدهاند. در آغازین ماههای سال ۱۳۷۵، آقای شاهرخ رزمجو در یکی از سفرهای خود به استان فارس، در یکی از پنجرههای کتابخانهی آستان شاهچراغ موفق به دیدن و شناسایی این آجر سفال نبشته ها میشوند. ایشان با همکاری بسیار صمیمانه مسئولان شاهچراغ توانستند عکسهایی تهیه کنند که آنها را در اختیار نگارنده قرار دادند.
آمادهسازی آجر سفال نبشته ها
خوشبختانه در سفری کوتاه در روزهای نوروزی سال ۱۳۷۶ به شیراز، با اجازه و همکاری بسیار صمیمانه و ارزشمند تولیت و خدمتگزاران آستان شاهچراغ، پس از شستشو و زدودن بیشتر گلولای از این سه آجر نبشته توانستم از آنها نسخهبرداری کنم. در سفری دیگر به شیراز، آقای رزمجو از این نبشته ها عکسبرداری کردند که در این گزارش از آنها استفاده شده است.
فراهمآوردن این گزارش بدون همراهیهای تولیت و خدمتگزاران آستان شاهچراغ و تلاشهای آقای رزمجو ممکن نبود. امیدوارم که همهی آنان سپاسهای مرا پذیرا باشند.
این سه آجر سفال نبشته که اکنون در موزهی آستان شاهچراغ جایداده شدهاند، هر سه دارای یک شماره، شمارهی ۱۷۶ هستند .
هر سه آجر نبشته به زبان ایلامی میانه است. نبشته ی آجر سفال دربردارنده بخش پایانی نبشته است که در آن گزارش بازسازی و نوسازی پرستشگاهها و یا محرابهای خدایان ایلامی، خداوند این شوشینک و شیموت داده شده است.
متأسفانه نام شاه با سازنده باقی نمانده است. دو نبشتهی دیگر که بخشهای قابل خواندن و بازسازی شدن آنها به تمامی مشابه یکدیگرند، از آن هوتلودش این شوشینک، پادشاه ایلام و فرزند کوتیر، نهونت و جانشین شیلهک، این شوشینک (حدود سالهای ۱۱۲۰ پ.م.) است.
در این دو آجر سفال نبشته، پس از درخواست زندگانیای درازمدت برای چند تن از کسان خانوادهی خود ویران کنندهی نبشته ها و یا پرستشگاه بازسازی شده را از گستردگی نفرین خود و خدایان می ترساندن ہیگمان نگارنده بر این است که بر اساس شیوهی نگارش نام خداوند این شوشینک و خداوند شیموت، این آجر سفال نبشته نیز باید از آن هوتلودوش – این شوشینک باشد.
متنهای دوگل نبشتهی دیگر، همان گونه که گفته شد، همانند یکدیگرند و ازاینرو باهم و برای مقایسه روبهروی یکدیگر آمدهاند. آنچه باید گفته شود این است که نبشتهی بر دو لبهی باریک بالایی و کناری نوشته شده است. این آجر سفال می بایست آنگونه کار گذاشته شده بوده باشد که نوشتهی آن از دو سو قابل خواندن بوده باشد.
نام (بانو) ملیر – نهاونت به عنوان خواهر هوتلودوش – این شوشینک در دیگر متنهای این پادشاه آمده است.
به گمان بسیار بالا، نامی که جزء دوم آن، نام خداوند اولی (Uli) باقیمانده است، بایستی نام بانویی باشد که شیلهک – این شوشینک، عموی هوتلودوش – این شوشینک، در دو نوشتهی خود از وی به نام یکی از دخترانش یاد کرده است.
نام بانو در هیچیک از متنهای شیلهک – این شوشینک و یا هوتلودوش – این شوشینگ نیامده است. جزء دوم نام، نام خداوند هوترن است با میانوند نشناختهی. جزء نخست نام که خوانده میشود که شاید قابلمقایسه با نام رک باشد احتمال دیگر آن است که جز، دوم بخش نخست را بخوانیم.
در این صورت به احتمال زیاد واژهی بابلی خواهد بود که همنام خدای شهر دیلبت (در شمال بابل) است و همنام ایزدبانویی که در یکی از سنتهای میان دو رودی همسر خداوند آن، خدای آسمان بوده است. باتوجهبه اینکه در زمان پادشاهی شیلهک – این شوشینک و هوتلودوش – این شوشینک، ایلامی گرایی به شدت رواج داشته است، این احتمال که نام ایزدی بیگانه بر یکی از کسان خاندان شاهی نهاده شده باشد، بسیار اندک است.
متأسفانه گزارش کاملی از چگونگی ورود این سه آجر سفال نبشته به آستان شاهچراغ، در دفترهای آن آستان موجود نیست و از گفتگو با خدمتگزاران آستان نیز نتیجهی قطعی به دست نیامد. برخی از خدمتگزاران این سه آجر سفال نبشته را اهدایی میدانستند و برخی دیگر میگفتند که این سه آجر سفال به هنگام مرمت صحن، در حیاط صحن آستان یافت شدهاند. اگر این گفتار درست باشد قدمت تقدس این استان راحتی باید پیش از هوتلردوش – این شوشینک دانست.