آجر سفال و معماری کهن ایران
بهکاربردن مستمر و گسترده آجر در معماری ایران، موجب گردید تا مدول معماری ایرانی چه از نظر تناسبها چه از نظر استاتیکی تحت تأثیر قرار گیرد حال در سرزمینی که آفرینش معماری، در عالم تجربههای پیدرپی و سنجیده معماران محلی، صورت میگرفته و معماران تلاش میکردهاند تا نکتهای نو را بر یافتههای پیشین خود بیفزایند تا برای کسی میسر نباشد که بر آثارشان مهر تکرار برنده آجر سفالی و فن اجرایش که ایرانیان آن را بهحداعلا رسانیده بودند در حال فراموشی و کمرنگ شدن است بهطوریکه اگر این منوال ادامه یابد از مصالحی که قرنها سنجیده و آزموده شده و جایگاهش را در معماری ایران با وجود تنوع اقلیمی و محدودیتهایی چون کمبود چوب و انتقال حرارت بالای سنگ یافته بوده، چیزی جز نام و نقشی در تاریخ باقی نخواهد ماند.
ویژگیهای معماری با آجر سفالی
اهمیت مسئله با شناخت ویژگیهای آجر سفال پررنگتر میشود؛ آنجا که بدانیم:
• خشت و آجر به عنوان نزدیکترین مصالح ساختمانی دستساز آدمی به طبیعت به شمار میآید که به بیشترین میزانی که میتوان توقع داشت به میدان معماری آمده است … چنانکه میتوان دریافت توجه به خشت و آجر، زاده خاستگاههایی متفاوت است که طیفی از ارزشها را در برمیگیرد که شاخصههای اصلی آن عبارتاند از: تاریخی – هنری – معماری – فنی
• انقباض و انبساط آجر سفال در برابر گرما و سرما بهگونهای است که از پدیدآمدن ترک در ساختمان جلوگیری میکند.
• آجر در برابر بسیاری از ساختمانهای دیگر از نیروی ذخیره گرمایی بیشتری برخوردار است. ازاینرو کاهش و افزایش نوسان دمای درون ساختمان آجری کم است و با نیاز کمتری به ابزارهای گرمازا و خنککننده میتوان هوای درون را معتدل نگهداشت
• آجر به دلیل ویژگیهایی که دار است در همه بخشهای ساختمان، از پی گرفته تا جرزها، ستونها، دیوارها و آسمانه، هم برای استخوانبندی و هم برای آذینبندی استفاده میشود
• خشت و آجر علاوه بر عایق حرارت، عایق صوت و رطوبت نیز هستند
• فولاد، مصالح بنایی و بتن در معرض آتش معمولی نسوزند ولی چوب میسوزد
ازاینرو بنا بر ویژگیهای ارزنده بیان شده و ما نمیخواهیم آجر را فقط به عنوان ماده ساختمانیای متعلق به گذشته بدانیم، بلکه نیاز داریم که آجر را به مثابه چیزی که امروز نیز میتوانیم به کارش بگیریم و آن را در تجربههای روزمرهمان مداخله بدهیم ازآنجاکه در سازه یک بنا بنای آجری، از یک سو جنبههای فیزیکی آجر مانند فشارها و برآورد نیروها را باید در نظر گرفت.
قابلیت تحمل نیروی فشاری آجر بسیار بیشتر از قابلیت تحمل نیروی کششی است و از سویی دیگر جنبه شیمیایی آن مطرح است، زیرا عوامل طبیعی مانند باران و فعل و انفعالاتی که در اثر سرما و گرما پدید میآید، سبب تغییر شکل آجر شده و در نتیجه تزئینات بیرونی نمای آجری را معیوب و کار هنرمند را مخدوش میکند ازاینرو میخواهیم پس از بررسی اجمالی، در مورد پیشینه تکاملی آجر و سیر تاریخی بناهای آجری در ایران به عنوان سازهای محکم، بادوام، ارزان و مقرونبهصرفه که طی قرون متمادی نقش یک عنصر واحد و کامل را در معماری ایران ایفا کرده است.
راز نهفته در خواص فیزیکی و شیمیایی این مصالح ساده اما گرانقدر را بشکافیم و چرایی تحقق عناصر ساختاری که در پاسخ به کاستیهای استاتیکی این ساخت مایه، به زیباترین و متنوعترین شکل تحققیافتهاند را بررسی نماییم. اخذ اطلاعات اولیه این پژوهش بنیادی از طریق مطالعات کتابخانهای و اطلاعات ثانویه آن با مطالعات میدانی، پیمایشی و همبستگی صورتگرفته است بنابراین دادههای مختلف جمعآوریشده و به روش تحلیلی توصیفی بررسیشدهاند.
تاریخ هنر و معماری ایرانی
گرچه راجعبه تاریخ هنر و معماری ایرانی کتابهای متعددی نگاشته شده که از مهمترین مراجع در زمینه معماری میتوان به مطالعات گدار، پوپ و هیلن براند اشاره نمود. اما باتوجهبه قدمت و وسعت دامنه کاربرد آجر در معماری ایران تحقیقات انجام شده به طور خاص در این زمینه (آجر سفال در معماری ایرانی) مختصر است و نیاز به همت و مطالعات بیشتری دارد؛ بهطوریکه جای خالی مطالعاتی که آجر را به عنوان یک عنصر واحد و کامل در معماری ایرانی به خصوص از لحاظ ایستایی و آنچه که چنین جایگاهی را در پیمون معماری ایرانی به آن داده بوده؛ برای احیای دوبارهاش به شدت احساس میشود.
بخشی از آخرین مطالعات انجام شده در این باب، میتوان به مطالعات مرحوم محمود ماهرالنقش در سال ۸۱ در کتاب میراث آجرکاری ایران اشاره نمود که مجموعهای از تصاویر نقوش آجر کاری ایران و روش ترسیم آنها را به تصویر کشیده است و پیشتر از آن به مطالعات دکتر غلامرضا نعیما در کتاب دزفول شهر آجر اشاره نمود که به طور خاص به بررسی الگوهای خوون چینی دزفول پرداخته که حدود دو دهه از آخرین انتشار آن میگذرد. از پژوهشهای جدی راجعبه آن میتوان به تحقیقات دکتر محمد یوسف کیانی و دکتر پرویز ورجاوند اشاره نمود که باتوجهبه باستانشناس بودن محققین جای مطالعات جدی معماری مثل ایستایی آجر همچنان خالی مانده است.
از دیگر پژوهشهای جدی در زمینه آجر سفال، به صورت کلی میتوان به مطالعات مهندس مهرداد اهری در کتاب آجر و مطالعات بسیار ارزشمند دکتر احمد حامی در کتاب مصالح شناسی اشاره کرد که آجر را به لحاظ شیمیایی به صورت کامل موردمطالعه قرار داده.
آنچه که در همه این تحقیقات مشترک است گذشت زمان زیاد از آخرین انتشار و خالی بودن مطالعات به صورت خاص روی آجر سفال ایرانی بلاخص از زاویه ساختار فیزیکی – شیمیایی و تنوع عناصر ساختاری میباشد گرچه دکتر حسین مرشدی در مطالعات خود به خصوص در کتاب اجرای ساختمان با مصالح سنتی گام مهمی در زمینه فن شناسی معماری ایرانی برداشته و مهندس بهرمان تلاشی برای ازسرگیری این مطالعات در مقاله آجر در دهه گذشته نمود اما همچنان نیاز به مطالعات گستردهتر در این باب احساس میشود. مطالعات جدیتری که روی خود عنصر آجر در معماری ایرانی از زوایای مختلف تمرکز نماید.